loading...
DISS LOVE
Admin بازدید : 63 جمعه 23 اردیبهشت 1390 نظرات (0)

میتوانم کسی باشم که آسمانش پرستاره است ، رنگ عشق را ندیده ولی عاشق است.

میتوانم شمعی باشم که عاشق هزار پروانه است ، سوختن پروانه را باور ندارد و مثل خورشید گرم گرم است.

میتوانم سرابی باشم برای دلها ، زخمی باشم برای دردها ، سنگی باشم برای شکستنها.

میتوانم بشکنم دلها را، به بازی بگیرم قلبها را ، و بسوزانم نامه ها را. میتوانم دو رنگ باشم یک قلب رنگارنگ داشته باشم

، میتوانم در آغوشها بخوابم و آرام باشم. در مرامم نیست اینگونه باشم ، دلی سیاه و قلبی پر ازدحام داشته باشم .

آسمانی بی ستاره دارم ، قلبی آواره دارم ، نه شمع هستم و نه خورشید ، من یک دل مهتابی دارم.

من که دلم پر از درد است پس چگونه مرحمی برای دردهایم باشم؟

من که خود یک دلشکسته ام ، در غم عشق نشسته ام پس چگونه باید آرام باشم.

نمیتوانم بنویسم قصه رفتنها ، غرق شدن در سراب دلها را .

مینویسم که اسیر دلهای بی وفا بودم ، هنوز قصه تمام نشده ، من نیز قربانی یک عشق دروغین بودم

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 10
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 35
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 4
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 4
  • بازدید ماه : 8
  • بازدید سال : 9
  • بازدید کلی : 293